برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 66
اي چشم هاي مغرور
اين روزها كه جرعت ديوانه گي كم است
بگذار باز هم به تو بر گردم
بگذار دست كم
گاهي تو را به خواب ببينم
بگذار در خيال تو باشم
بگذار...
بگذاريم
اين روزها
خيلي براي گريه دلم تنگ است...
زیر بارون......برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 58
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 36
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 61
یک غزل احساس عاشق ازنگاهت سر نزد
دستهایت اضطراب شانه ام راحس نکرد
سایه ای حتی دراین تشویش پهناور نزد
گندم لبخند هایت... عابر ابهام خاک
درتب تردیدها یک خوشه ی باور نزد
زندگی کردم ولی همسایه با تکرار مرگ
عشق ورزیدم ولی قلبم به جز پرپر نزد
ناله پشت قفل سنگین سکوتم سنگ شد
چشمه آواز باران شور وحالت در نزد
تازمان باقيست مثل گل در آوازم بخند
ناگهان آمد که نبض عاشقم دیگر نزد.
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 52
شده هرگز که نگاهت نگران باشد و او
بی تو و چشم تو خوش باشد و تو گریه کنی؟
شده دلتنگ شوی مست شوی در کافه؟
قصه عشق بخوانی همه را تشنه کنی؟
شده دیوانه شوی نصفه شبی تا اینکه
به خیابان بزنی خاطره ها زنده کنی؟
شده عاشق بشوی شعر شوی در چشمش
بی خیال تو شود باز به او تکیه کنی؟
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 46
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 52
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 48
زیر بارون......
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 324
برچسب : نویسنده : eueej بازدید : 56